امروز با سَجول تو یونی رفتیم پیش استاد
یه کاری باهاش داشت.
منو که دید حالم رو پرسید و گفت چه می کنی؟
منم از قصدم برای شرکت تو آزمون زبان تو آذر ماه گفتم.
گفت آماده ای؟
گفتم بله.برام دعا کنید.
سجول گفت آماده اس.این رفتنیه.!
استاد گفت "خیلی مصمم عه".
شنیدن این کلمه همراه با لبخندی ملیح و دلنشین
اون هم از زبون استاد محبوبم.
قندی در دلم آب کردهااااااااا.
ای به قربان پیراهن سبزت که امروز پوشیده بودی
و بسیار به تو می آمد.
درباره این سایت